جهات مختلفِ مربوط به نزولهای دفعی و تدریجی، ماهیت و ویژگیهای نزول و جز اینها را با اشاره یا به وضوح، در بخش وسیعی از متون کتاب و سنّت، مورد توجّه قرار گرفتهاند؛ لیکن تحقیق در آنها برای کشف دقایق و جزئیات مباحث، و زدودن برخی شبهات و ابهامات، منوط به اموری است؛ از جمله اثبات مسئله «فرق بین کاربرد انزال و تنزیل» و مبنای ادبی آن است. مسئلهای که حلّ آن آفاق جدیدی بر پژوهشیان در کتاب و سنّت میگشاید. اساس ادبی این فرق، وضع هیئت باب تفعیل و دلالت غالبیاش بر معنای تکثیر فعل است که به لحاظ خصوصیات مورد استعمال ـ یعنی نزول قرآن ـ بر معنای تدریج منطبق میشود. باب اِفعال نیز برای حدوث دفعی فعل وضع نشده، لیکن کاربرد متفاوت مشتقّات «اِنزال» و «تنزیل» به صورت متقابل یا در قِران ترکیبی، در نصوص، به اِنزال ظهوری در معنای مقابل مفاد تنزیل میبخشد. به رغم تسالم جمیع یا جمهور ادیبان کهن، ابوحیان ـ نه در اصل این مبنا ـ بلکه در تطبیق آن بر مورد نزول قرآن مناقشه نمود، نیز برخی معاصران در اصل مبنا مناقشه دارند. این پژوهش با نقل دیدگاه ستارگان ادب تازی، تحلیل و تبیین ابعاد مبنا و پاسخگویی به شبهات، استواری این مبنا را نمایان میسازد.