مکتب معارفی خراسان مدعی انحصار معارف دینی در معارف وحیانی بوده و مبانی فلسفی و عرفانی را در تبیین معارف دینی جایز نمیشمارد و قایل به تفکیک معارف بشری از معارف وحیانی است. لذا معاد جسمانی ارائه شده از سوی این مکتب - که متخذ از آیات و روایات است - بازگشت انسانها با همین جسم عنصری مادی، در قیامت است و هر گونه تأویلی را در آن جایز ندانسته و به نقد دیدگاههای فلسفی و عرفانی در باره معاد میپردازند. شیخ مجتبی قزوینی، میرزا جواد آقا تهرانی و میرزا حسنعلی مروارید از جمله معتقدان این مکتباند. در این پژوهش، تلاش شده است با بررسی آثار مکتوب این سه اندیشمند، به تبیین مبانی، ادله، لوازم و شبهات معاد جسمانی از منظر ایشان پرداخته شود.