1
دانشجوی دکترای علوم قرآن و حدیث دانشگاه شهید چمران اهواز
2
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
علامه طباطبایی در سراسر تفسیر المیزان توجه خاصی به قرینهی سیاق نموده است. یکی از موارد پرکاربرد ایشان در استناد به این قرینه؛ نقد دیدگاه مفسران از جمله اجتهادات سیوطی در بهرهگیری از روایاتِ تفسیر الدرالمنثور میباشد که با در نظرگرفتن مؤلفههای مختلف که غالباً منشعب از قرائن و قواعد قرآنی به ویژه قرینهی سیاق میباشد، بهرهگیری سیوطی از روایات تفسیری را به دلایلی از جمله: از بین بردن ارتباط موجود بین آیات، از بین بردن وحدت سیاق آیات، تجزیهی موضوع آیه به زمانها وحوادث مختلف، مطابقت نداشتن روایت با زمان نزول آیه، تفاوت لحن آیه و روایت، تعیین نادرست مرجع ضمایر، تعیین ناصواب مصادیق، معانی و مفاهیم آیات، تعیین و تطبیق ناصواب شأن نزول آیات، عدم ارتباط روایت با تفسیر آیه، بیگانگی روایت با سیاق آیه، تعیین نادرست مکی و مدنی بودن آیات، تعیین ناصواب ناسخ و منسوخ مورد بررسی و تحلیل انتقادی قرار داده است که نویسنده با ابزار کتابخانهای و با روش توصیف و تحلیل مباحث این نوشتار را کشف، استخراج و به شیوهی کنونی بیان نموده است.