کاربست قاعده روایت تفسیری در تفاسیر المیزان و تسنیم

نوع مقاله : نشریه حدیث و اندیشه

نویسندگان

1 استادیار گروه حدیث دانشگاه قرآن و حدیث

2 دانش آموخته سطح سه حوزه علمیّه حضرت فاطمه (س) و دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه قرآن و حدیث.

چکیده

اصول و قواعد استنباط معانی قرآن، از اموری است که پایبندی به آن، مفسّر را از خطای در فهم بازداشته و مبنای درستی برای تفسیر صحیح قرآن فراهم می‌آورد. اغلب، مفسّران به اصول و قواعد مورد استفاده خود در تفاسیرشان اشاره نکرده‌اند. از همین روی، مخاطبان در بسیاری از موارد از فهم کامل محتوای آثارشان بی‌بهره مانده و گاهی در تعیین مقصود اصلی مفسّران به بیراهه رفته‌اند. بنابراین، کشف اصول و قواعد یادشده، به ویژه درباره تفاسیر مهم شیعی، از موضوعات جدید تفسیرپژوهی و گام مؤثری در جهت رفع مشکل یادشده به شمار می‌آید. یکی از قواعدی که آقایان طباطبایی و جوادی آملی در تفاسیر المیزان و تسنیم برای فهم دقیق‌تر آیات از آن بهره برده‌اند، قاعده «روایت تفسیری» است. از نگاه ایشان شرط استفاده از روایت، انطباق تفسیر قرآن بر آن به فرض صحّت و اعتبار حدیث است. رویکرد علامه طباطبایی در این‌باره، تأییدی و تکمیلی است. اما علامه جوادی آملی معتقد است در مواردی، روایت تفسیری می‌تواند مخاطب را به معانی عمیق‌تر آیه رهنمون سازد. از نگاه هر دو مفسّر، مهم‌ترین روابط میان آیه و روایت: «بیان مصداق آیه برای مفاهیم عام»، «بیان مراد آیه به کمک روایت تفسیری» و «توسعه و تعمیم در معنای آیه» است.

کلیدواژه‌ها