عوامل گوناگونی در انتساب اشتباه برخی آثار متقدّم مؤثر بوده است. از جمله عواملی که تاکنون به صورت مستقل بدان پرداخته نشده، پدیده «تسرّی اِسناد» است که در آن تمام یا بخشی از روایات یک اثر، اشتباهاً به سندی غیر از سند خود، منسوب میشود. بدین صورت که اطلاعات برخی اَسناد معنعن یا عناوین کتب، ناقص بودهاند و اشتباهاً با اَسناد یا اطلاعات مجاور تکمیل شدهاند. این پژوهش در پی پاسخ به دو سؤال است؛ اول اینکه ریشۀ تسرّی اِسناد در انتسابهای اشتباه منابع متقدّم شیعی چیست؟ و دیگر اینکه چنین اشتباهاتی اساساً چه پیامدهایی به همراه داشته است؟ در این پژوهش پس از تبیین این پدیدۀ مغفول، مثالهای گستردهای از آن بهویژه از آثار کهن امامیه، بررسی و گونهشناسی شدهاند. بر اساس این مطالعه، از مهمترین عوامل در این زمینه: ضبطنشدنِ دقیق عناوین مؤلّفان و بدفهمی اسانید اول کتب، پایاننایافتگی آثار و امکان افزودن استدراکات و حواشی به نسخ بوده و هریک سهوهای زیادی را رقم زده است. همچنین، این باور که دلیل کمرنگیِ نقل شفاهی و سماع برای کتب طبقات نخستین این بوده که نسخ اصول متقدّم، کاملاً سامان یافته بودند، مورد نقد قرار گرفته است.