تبیین استعاره های مفهومی نهج‌البلاغه در حوزة خداشناسی

نوع مقاله : نشریه حدیث و اندیشه

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه کاشان

2 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه کاشان

3 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان

چکیده

زبان‌شناسیِ شناختی از گرایش‌های جدید علم زبان‌شناسی است که ابزارها و روش‌های مؤثری برای تحلیل متون مختلف ایجاد کرده است؛ استعارۀ مفهومی از نظریات مهم در این علم به شمار می‌رود که طبق این نظریه «استعاره» صرفا یک آرایۀ ادبی برای زینت کلام نیست؛ بلکه به مفهوم‌سازی یک حوزۀ معنایی در قالب حوزۀ معنایی دیگر اطلاق می‌شود و بر این اساس در تبیین مفاهیم انتزاعی به ویژه در حوزۀ متون دینی نقش بسزایی دارد؛ لذا در این پژوهش سعی داریم با اتخاذ رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی، از لابه‌لای خطبه‌ها و جستجو در متن نهج‌البلاغه دریابیم که صاحب سخن چگونه مبحث «خداشناسی» را برای مخاطب قابل درک ساخته است. تحقیقات اولیه نشان از آن دارد که متکلم در بیشتر موارد با استفاده از استعاره‌های هستی‌شناختیِ تشخیصی، خداوند را به مثابه انسانی تصور کرده تا تصویری روشن در ذهن مخاطب ایجاد کند، سپس صفات انسان‌گونه را از خداوند نفی می‌کند؛ یعنی در بین حوزه‌های مبدأ، انسان بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات