اخلاق در نهجالبلاغهو آموزههای امیر مؤمنان علی فراگیرنده مجموعهای بینشها، ارزشها، گرایشها، روشها، کنشها و گویشها است، که جز با بسامانی آنها در عرصههای مختلف، زندگی به سامانی انسانی و ایمانی نمیرسد. و عدالت در نهجالبلاغه و آموزههای امام علی در پنج معنا استعمال شده است: قراردادن و قرار یافتن هر چیز در جای خودش، انصاف و داد، مساوات، رعایت حقوق و رساندن هر ذی حقّی به حقّش، و اعتدال و میانهروی. این دو امر (اخلاق و عدالت) دو رکن اساسی زندگی انسانی و ایمانی در همه عرصههایند؛ و در نهجالبلاغه و آموزههای امام علی نسبت اخلاق و عدالت، نسبتی ملازم یکدیگر است، و این دو تنگاتنگ و تنیده در هم اند، و نمیتوان اخلاق را بی عدالت، و عدالت را بیاخلاق دید و محقق ساخت. عدالتگرایی امام علی از جنس اخلاقگرایی، و اخلاقگرایی آن حضرت از سنخ عدالتگرایی است. به منظور تبیین این نسبت، به چهار امر اساسی در نهجالبلاغه و آموزههای امیر مؤمنان علی پرداخته شده است: تحقّق برنامه عدالت از مجرای اخلاق، جهتگیری حکومت، پایبندی به اخلاق در پیشبرد برنامه عدالت، و پاسداشت اخلاق در تنگناهای تحقّق عدالت